• پیش درآمد
در سه شماره پیشین از این سلسله مطالب، درباره مفهوم «تاب آوری» و چند و چون آن مطالبی آوردیم و با هم مرور کردیم. در این بخش به ابعاد چهارگانه تاب آوری می پردازیم و آنها را بررسی کرده و میشناسیم. چهار بعد از تاب آوری که می توانیم به آسانی با آنها کار کنیم و برایند توان تاب آوری خود را افزایش دهیم. چهار بعدی که از نظر مفهومی از یکدیگر مجزا هستند و البته در عمل اندکی با هم تداخل دارند و نیز بر یکدیگر اثر دارند و باعث قدرتمندتر شدن یکدیگر می شوند.
این چهار بعد عبارتند از: بعد فیزیکی، بعد ذهنی، بعد احساسی و بعد اجتماعی. پس از آن با جعبه ابزار تاب آوری آشنا می شویم که می توانیم به طور روزانه از آن ها استفاده کنیم و به ما کمک می کند تا آینده نگر باشیم، بر آنچه که می خواهیم به دست آوریم متمرکز باشیم، به جای آنچه نمی توانیم بر آن ها تاثیر بگذاریم و از دسترس و قدرت ما خارج است با مواردی کار کنیم که می توانیم روی آن ها تاثیر بگذاریم، تعیین کنیم که چه شرایطی برای ما «شرایط خوب» است، قدردان و شکرگذار آنچه که داریم (داشته هایمان) باشیم، بر عوامل مفید در هر شرایط و موقعیتی تمرکز کنیم، و گام های عملی و قابل انجام جهت رسیدن به نتایج مطلوب و در راستای پیشرفت برداریم.
چهار بعد تاب آوری
۱. بعد فیزیکی
بدیهی است که همه آنچه که ما انجام می دهیم توسط اندام ما انجام می شوند و امروزه اهمیت و ضرورت سلامتی بر هیچ کس پوشیده نیست. ضرورت تغذیه سالم، تفریحات سالم، محیط کار سالم و به طور کلی «سبک زندگی سالم» مورد تایید همگان قرار دارد. پس باید از بدنمان مراقبت کنیم. زیرا عامل مهمی در زندگی و موفقیت ماست. حتی بدن سالم ما بر بهتر اندیشیدن و فکر کردن و نیز خلاقیت ما نیز موثر است و از قدیم گفته اند که «عقل سالم در بدن سالم است».
برای حرکت در مسیر سلامتی و زندگی در فضای سلامتی راه های مختلفی وجود دارد که امروزه در دسترس همگان قرار دارند. با یک جستجوی ساده در فضای مجازی به راحتی می توانیم به گزینه های متعدد و متنوعی دست یابیم. اما به طور کلی می توانیم برخی از عوامل و نکات مهم را با هم مرور کنیم؛
- تغذیه مناسب؛ بی شک تغذیه عامل مهمی در سلامتی فیزیکی و در حتی روحی ماست. همه ما تاثیرات مخرب مصرف غذاهای ناسالم، قندها، چربی ها، غذاهای پرکالری، فست فودها، نوشابه ها، سس ها و… و تاثیرات خوب و سازنده مصرف میوه ها، سبزیجات، غذاهای سبک و کم کالری و تا حد امکان طبیعی را می دانیم. داشتن رژیم مناسب غذایی و یا سبک تغذیه سالم در ایجاد یک سبک زندگی سالم نقش موثری دارد و اولین گام در مراقبت از بدنمان می باشد.
- فعال بودن و ورزش؛ وقتی ساعات زیادی را می نشینیم و تحرکی نداریم، طبیعی است که دچار مشکلات فیزیکی زیادی شویم. از چاقی و اضافه وزن، یبوست، کرختی عضلانی، کسلی، کوفتگی، چربی بالا و حتی فشار خون و… پس باید ورزش را در دستورکار روزانه خود قرار دهیم تا عضله هایمان را قوی و نیرومند کنیم. چه انجام یک ورزش منظم و چه پیاده روی با برنامه ریزی قبلی و یا اینکه آگاهانه در طول روز برخی از رفت و آمدها را به صورت پیاده انجام دهیم و یا به جای آسانسور از پله استفاده کنیم تا بتوانیم ساعات طولانی نشستن و بی تحرکی را جبران کنیم. قطعا ورزش همانقدر که برای تقویت عضلانی مفید است، برای تقویت تاب آوری نیز مفید و موثر است. بهره گیری از تکنیک ها و روش های الکساندر که به ما می آموزد چگونه با بدنمان رفتار کنیم و با استفاده از آن طرز ایستادن و نشستن را اصلاح و انقباض عضلانی را برطرف نماییم. یوگا نیز قطعا گزینه مناسبی است که هم بر سلامتی جسمانی و هم بر سلامتی روحی ما موثر است.
- تنفس: نفس کشیدن نشان زندگی است. ما با نفس کشیدن و پر و خالی کردن ریه هایمان اکسیژن لازم را به خون و مغزمان می رسانیم و امکان فعالیت بهتر بدنی و مغزی را فراهم می آوریم. آیا تا کنون به این فکر کرده اید که درست نفس می کشید یا خیر؟ گاهی ما بدون آنکه خودمان بدانیم خوب و درست نفس نمی کشیم و در نتیجه اکسیژن خوب و کافی به خون و مغزمان نمی رسد. تنفس ناقص و اشتباه در دراز مدت می تواند موجب مشکلاتی شود. پس خوب است به سادگی روی تنفسمان متمرکز شویم و از اینکه خوب و کامل نفس می کشیم مطمئن شویم.
- خواب: بدن و مغز ما نیاز به استراحت دارد. گرچه امروزه گفته می شود که در خواب هم مغز ما فعالیت می کند. اما بی شک وقتی خواب هستیم، فعالیت مغزمان سبک تر می شود و این عضو مهم ما استراحت می کند. بدن ما نیز به استراحت کافی و آرامش نیاز دارد که با خوابیدن محقق می شود. خواب ناکافی و کم خوابی مشکلات زیادی از قبیل؛ خستگی مفرط، عدم تمرکز و بی دقتی، مشکلات بینایی، فشار خون، عصبی شدن، کم شدن تحمل، کم شدن قدرت تفکر و تحلیل و… را در پی خواهد داشت و به اعضای مهم بدنمان از قبیل مغز و قلب آسیب های جدی وارد می کند. پس همیشه خواب منظم و کامل را برنامه خود داشته باشیم. قطعا شب ها بهترین زمان برای خوابیدن است. شب بیداری تا دیر وقت و کم خوابیدن علیرغم مشکلاتی که بیان کردم مکانیسم های داخلی و درونی بدنمان را دچار اختلال می کند. گاهی استراحت و خواب میان روز نیز می تواند به طرز مفیدی خواب شبانه ما را کامل کند و باعث آرامش و بازتولید توان ذهنی و بدنی ما شود.
- شناخت و مدیریت انرژی: بسیاری از ما ممکن است نسبت به عوامل و اموری که در طول روز و در محیط کار باعث هدر رفتن انرژیمان شود شناخت داشته باشیم. انرژی های منفی و عواملی که آنها را ایجاد می کنند، باعث هدر رفتن و اتلاف انرژی ما می شوند. اجبار در انجام کارهایی که دوست نداریم و یا مواجه شدن و کار کردن با همکار عصبی که رفتارهایی دارد که اعصاب ما را به هم می ریزد و یا کار کردن در اتاقی که نور کافی ندارد و… همه اینها و بسیاری دیگر می تواند باعث هدر رفتن انرژی ما و افت کارایی ما شود. از دیگر سو، حتما عوامل و امور هم وجود دارد که باعث تقویت انرژی ما می شود. صحبت کردن با یک دوست خوب، همکاری با یک همکار خوب، باز کردن پنجره، چیدمان مناسب اتاق، نظم و ترتیب و نظافت و… برخی از مواردی هستند که می تواند در ما اثر خوب و انرژی زا داشته باشند.
۲. بعد ذهنی
قطعا ذهن ما با بدن ما رابطه مستقیمی دارد. بسیاری از ناخوش احوالی ها و بیماری ها و مشکلات ما ریشه در ذهن و روان ما دارند. برای اینکه بتوانیم عملکرد فیزیکی خوبی داشته باشیم، باید ذهنمان هم در شرایط خوبی قرار داشته باشد. ذهن ما خسته می شود، تحت فشار قرار می گیرد، قفل می کند، به هم می ریزید و… و این ما هستیم که باید با شناخت مناسب از احوال ذهنی خودمان از آن مراقبت کنیم و فعالیت هایی انجام دهیم تا ذهنمان را تازه نگه داریم و از خسته و فشار و.. رها کنیم. برخی تمرینات برای جلوگیری از خستگی و کسالت ذهنی می تواند مفید باشد؛ آزمون های اطلاعات عمومی، جدول کلمات متقاطع، پازل، سودوکو، شطرنج، بازی های کارتی، مدیتیشن، ذهن آگاهی، تمرینات روحی، تصویرسازی جزئی از صحنه های مثبت آینده، برخی بازی های کامپیوتری، خواندن شعر، گوش کردن به موسیقی های مورد علاقه و آرامش بخش و… برخی از این کارها و تمرینات هستند.
داشتن ذهن فعال و آماده، عامل مهمی در افزایش تاب آوری ماست. قطعا ذهن عامل مهمی در درک و تجزیه و تحلیل شرایط و واقعیت ها و به ویژه گرفتن تصمیمات مهم و اساسی است و بنابراین باید همواره از آن مراقبت کنیم. ذهن شاداب، ذهنی توانمند در مواجه با مسائل مختلف و در نتیجه ذهنی تاب آور است.
۳. بعد احساسی
وقتی از نظر احساسی، ضعف نداشته باشیم و یا به عبارتی وقتی اندوخته سرشار از احساسات خوب و مثبت داشته باشیم، تواناییمان در برابر ناملایمات و مسائل بسیار بالا خواهد رفت. بنابراین می توانیم بگوییم، بخش عمده ای از انچه که تاب آوری می نامیم، به توانمندی احساسی ما مرتبط است. اما اندوخته احساسات ما چگونه ایجاد می شود و چگونه بیشتر و بهتر می شود. شادی، نشاط، کامیابی ها، انرژی های مثبت، خلاقیت و همه تجربه های خوب ما از مهر و عشق گرفته تا روابط موفق و موثر با دوستان و خانواده و.. باعث تقویت و غنی شدن اندوخته احساسی (بانک احساسات) ما می شود و سپس حتی مرور و یادآوری آنها نیز می تواند حال ما را خوب کند و یا انرژی ما را بالا ببرد.
خاطرات و احساسات خوب و خوشایند ما کافی است که فقط برای خودمان خوب و خوشایند باشند و لازم نیست آنها را با خاطرات دیگران مقایسه کنیم و یا برای دیگران خوب و خوشایند باشند. این ماییم که اهمیت داریم. سفرهای خوب به جاهای خوب، حضور در طبیعت، تعطیلات شاداب و فعال، بازی کردن، روابط خوب و موفق، حضور در جمع دوستان صمیمی، رقص و شادی، موفقیت ها و.. برخی از عواملی هستند که می توانند اندوخته احساسی ما را تقویت و غنی کنند و با این کار ما خود را از درون قوی و قدرتمند و در نهایت تاب آور کرده ایم.
۴. بعد اجتماعی
این جمله را بارها شنیده ایم که « انسان موجودی اجتماعی است» بنابراین عرصه حضور ما در اجتماع و مراودات و تعاملات با دیگران مهم ترین و اساسی ترین عرصه زندگی ماست. در همین عرصه است که ما به کسب و کار می پردازیم و در سازمان ها و گروه ها عضو می شویم و یا با افراد دیگر همکاری کرده و ارتباط برقرار می کنیم و بدیهی است که بسیاری از مشکلات و مسائل ما نیز در همین عرصه برایمان رخ می دهد و تاب آوری نیز گرچه درعرصه فردی نیز مفید است و کاربرد دارد، اما خود را در این عرصه بیشتر نمایان می کند. ارتباط و تعامل با دیگران، عضویت موفقیت آمیز در گروه ها و سازمان ها، احساس تعلق (احساسی، خانوادگی، سازمانی و اجتماعی و…) و… تاب آوری ما را افزایش می دهد و تنهایی و انزوا آن را تخریب می کند.
بسیاری از تعاملات و مراودات ما، به جز مراودات خانوادگی و یا کاری ما، که می توانیم به آنها مراودات اجتماعی بگوییم، بر روحیه و احوال ما تاثیر مستقیم دارد و موجب یادگیری، تجربه اندوزی، آرامش و در نهایت تقویت تاب آوری ما می شوند. به عنوان مثال عضویت و همکاری با انجمن ها و گروه های خیریه و نیکوکاری بسیار می تواند توانمندی درونی ما را تقویت کند. زیرا همدردی، همدلی و همکاری و کمک به دیگران تاثیرات مثبتی بر خود ما نیز می گذارد.
ضمنا می توانید در انجمن ها و گروه های حمایتی هم عضو شویم که در آنها درباره موضوعات مختلف مورد علاقه ما گفتگو می شود و یا افراد پرشوق و شور و ذوقی حضور دارند که تجربه یا مهارت و تخصص لازم را دارند و می توانند در محیطی غیررسمی و دوستانه و حمایتی به ما کمک کنند و یا تجربیات ما نیز به کار دیگران بیاید و بتوانیم با اشتراک گذاری آنها نتایجی خوبی را هم عاید دیگران کنیم و هم خود نیز آنها را مرور و بازنگری کنیم و به نکات مهمی پی ببریم.
ابزارهای تاب آوری
می دانیم که تاب آوری یک مهارت آموختنی است و هر کسی می تواند آن را بیاموزد و تقویت کند. این مهارت نخست شامل مفاهیم نظری است که باید بخوانیم و بدانیم و درک کنیم و برای این کار می توانیم از کتاب ها و مقالاتی که در این موضوع منتشر شده است استفاده کنیم و در این راستا توصیه می کنم کتاب راهنمای تاب آوری، نوشته: جنین والدمن و پاول زد جکسون با ترجمه: دکتر فرشید عبدی که توسط مرکز دانش مدیریت ارتباط با مشتری (مدام) منتشر شده است را مطالعه کنید. به جز مفاهیم نظری یاد شده، این مهارت نیاز به ابزارها و تکنیک هایی دارد که باید آنها را شناخته و بدانیم در چه مواقعی از کدام یک از آنها باید و یا می توانیم استفاده کنیم. بی شک یک ابزار برای همه موقعیت ها پاسخگو نیست.
ما منطبق با شرایط و کاری که داریم می بایست ابزار مناسب و خاص آن را انتخاب کنیم و سپس برای کار و شرایط دیگر، باید ابزار قبلی را کنار گذاشته و ابزار دیگری را به کار بگیریم. پس باید بدانیم هر ابزار چه کاری را انجام می دهد و یا می تواند انجام دهد و نحوه استفاده و کاربرد آن چگونه است و مهارت لازم و کافی برای به کارگیری آن ابزار را داشته باشیم. ضمنا باید بدانیم چه زمانی می توانیم از آن ابزار استفاده کنیم و چه زمانی نمی توانیم از آن استفاده کنیم و باید آن را کنار بگذاریم. دقیقا مانند ابزار آلات فنی در انجام کارهای مختلف استفاده می کنیم.
1. پلتفرم
وقتی سوار یک تاکسی می شویم، راننده از ما می پرسد که قصد داریم به کجا برویم؟ وقتی جواب مشخصی (مقصدمان) را به او می گوییم، به این معنی است که می دانیم که می خواهیم به کجا برویم و با برنامه و هدفمند سوار تاکسی شده ایم. حال اگر در برابر این پرسش جوابی نداشته باشیم، به چه معناست؟ احتمالا معانی زیر را خواهد داشت؛ هیچ برنامه ای نداریم، بدون هدف سوار شده ایم، حالمان خوب نیست، تعادل نداریم، و… بدیهی است که اگر خواسته هایمان را بدانیم و بدانیم که چه می کنیم و می خواهیم چه بکنیم، زودتر اقدامات لازم را شروع می کنیم.
ضمنا وقتی می دانیم چه می خواهیم و هدفمان چیست و یا قصد و نیتمان چیست، نوسان کمتری خواهیم کرد و این یعنی تاب آورتر هستیم. این ابزار (پلتفرم) به ما کمک می کند که ثبات و تعادل بیشتری داشته باشیم. آیا می دانیم چه می خواهیم و اهدافمان چیست؟ آیا مزایای آن خواسته یا اهداف را می دانیم؟ آیا می دانیم این اهداف به کدام یک از موضوعات و یا مسائل ما مرتبط هستند؟ می توانیم جدولی تهیه کنیم و آنها را بنویسیم. مشکلات یا موضوعات – خواسته ها یا اهداف و در نهایت مزایا.
2. آینده کامل
دنیای مطلوب ما چیست؟ یعنی دوست داریم چه شرایطی داشته باشیم؟ چه داشته باشیم؟ چه کسانی کنارمان باشند؟ و… باید بدانیم دنیای مطلوبمان چیست و سپس خود را در آن تصور کنیم. یعنی با قوه تخلیمان آن آینده ای که دنیای مطلوب ماست را با جزئیاتش تصویر کنیم و خود را در آن ببینیم. به این دنیای مطلوبی که برای خود تصویر می کنیم آینده کامل می گوییم. تصور دنیای مطلوبمان یا همان آینده کامل در ما نگرش ذهنی مثبت ایجاد می کند و توان و تاب آوری ما را در مواجهه با مشکلات و مسائل و ناملایمات افزایش می دهد و به ما چشم انداز و رویایی برای بلندپروازی هایمان می دهد.
3. مقیاس
این ابزار وضع موجود شما را مشخص و مسیر فراروی خود را مشاهده می کنید. برای به کار گیری این ابزار، از مقیاس اندازه گیری یا نمره دهی ۱ تا ۱۰ استفاده می کنیم. نمره ۱۰ به مواردی تعلق می گیرد که در حد مطلوب هستند و نمره ۱ نامطلوب ترین است. حال به خودمان چه امتیازی می دهیم؟ هر نمره ای که کسب کنیم برایمان این معنی را دارد که اولا می توانیم نمره بهتری هم بگیریم. یعنی به طور غیرمستقیم امکان پیشرفت و فعالیت را قبول کرده ایم.
اگر اکنون نمره ای بیشتر از ۳ نگرفته ایم، اما می بینیم که با اندکی تغییر و یا تلاش می توانیم به نمره ۴ یا ۵ نیز برسیم و این یعنی همان پیشرفت. پس برای این کار ابتدا باید عواملی را که ما را به نمره ۳ رسانده اند شناسایی کنیم. چه عوامل بازدارنده و چه عوامل پیش برنده. حال باید عوامل بازدارنده را از بین برده و یا تقویت کنیم عوامل پیش برنده را حفظ و یا تقویت کنیم. این کار را برای پیش بینی وضع خود در آینده نیز استفاده کنیم.
در این مقیاس نمره دهی، ۱۰ به معنی بدترین حالت ممکن (فاجعه) و ۱ به معنای وضعیت خنثی (ناامیدی) است. یادمان باشد که اوضاع همیشه می تواند بدتر از این هم باشد و ما همچنان توان پیشرفت داریم. به کمک یک مقیاس نمره دهی (در هر جای دامنه نمرات که باشیم) می پذیریم که امکان دارد اوضاع بهتر شود. به کمک این ابزار مواد لازم و اصلی برای تاب آوری یعنی امید و امکان پذیر بودن در اختیار ماست.
4. شمارشگرها
وقتی از ابزار سوم یعنی مقیاس استفاده می کردیم، و از خودمان درباره اینکه چگونه در سطح مشخصی از شاخص قرار داریم و عوامل پیش برنده را مرور می کردیم، در واقع در حال شناسایی شمارشگرها بودیم. اکنون می توانیم حدس بزنیم که شمارشگرها کدامند. بله. همه آنچه که به عنوان پیش برنده می شناختیم در واقع شمارشگرها هستند.
یعنی مجموعه ای از عوامل که امکان دارد به عنوان یکی از منابع تاب آوری ما به حساب آیند. همه مواقعی که پیش از این خودمان را در شرایط خوبی دیده ایم و یا عملکرد فوق العاده و یا تحسین برانگیزی داشته ایم و یا انعطاف پذیری بالایی از خود بروز داده ایم. در واقع فهرستی از مهارت ها و نکات مثبتی که در مورد خودمان تجربه یا شناسایی کرده ایم.
این عوامل پیش برنده های تاب آوری ما هستند و سرمایه درونی ما و اندوخته حساب بانکی ما به شمار می آیند که تاب آوری ما بر پایه آنها شکل می گیرد.
5. تایید
همه ما وقتی تصمیم می گیریم خود را بازنگری کنیم به نقاط ضعف و یا اشتباهات خود فکر می کنیم. این کار یعنی مرور اشتباهات، خطاها، نقاط ضعف و… قطعا تاب آوری ما را می کاهد.
در اینجا ما نیاز داریم که در بازنگری خود، به نقاط قوت، کارهای درست، ویژگی های مثبت، توانایی ها و توانمندی های خود، و کارهای خوب و درستی که انجام داده ایم و یا بهترین عملکردهایمان فکر کنیم و آنها را یادداشت کنیم. شاید به دلیل اینکه عادت کرده ایم که همواره خود را به صورت منفی نقد کنیم در ابتدا این کار برایمان سخت باشد.
در این صورت می توانیم از یک دوست و یا کسی که ما را خوب می شناسد کمک بگیریم و با همکاری او خود را به صورت مثبت نقد کنیم. باید موارد گفته شده را یادداشت کنیم و آنها را با صدای بلند همراه با افتخار بخوانیم و یا با دوستمان درباره آنها صحبت کنیم و خودمان را در خصوص آنها تشریح کنیم و آنها را برایش توضیح دهیم و اگر خاطره ای مرتبط با آنها داریم که منجر به این عملکرد خوب شده است آن را برایش بازگو کنیم.
این کار، هم به ما قدرت درونی می دهد، هم این خصلت ها را یادآوری کرده و برای بکار گیری مجدد در دسترس قرار می دهد و هم تاب آوری ما را افزایش می دهد. ضمنا در پایان هر روز، به کل فرایند آن روز (با همین رویکرد نقد مثبت) فکر کنیم. امروز چه کارهایی را خوب انجام دادیم؟
چه کارهایی خود پیش رفت؟ عواملی که باعث خوشحالی یا حس خوب در ما شد کدامند؟ این عملکردهای خوب و یا اتفاقات خوب ناشی از کدام ویژگی و یا توانمندی ما بوده است؟ بابت همه آنچه که خوب پیش رفته است و خوب ارزیابی شده است به خودمان « دست مریزاد» می گوییم؛ دم خودمان گرم!
6. اقدامات کوچک
بسیاری از ما وقتی به مشکلی بر می خوریم و یا با شکستی مواجه می شویم، ناخودآگاه «افسردگی کردن» را انتخاب می کنیم. شاید بگویید انتخاب کردن فرایندی آگاهانه است. اما واقعیت این است که اینجا بدون اینکه خودمان متوجه بشیم، مکانیسم دفاعی ذهنی ما به جای خیلی واکنش های دیگر اعم خشم و عصبانیت و.. « افسردگی کردن» را انتخاب می کند.
در این حالت این حس را داریم که کاری از دستمان بر نمی آید، کاری نمی توانیم بکنیم، انرژی هیچ کاری را نداریم، کرخت و فشل شده ایم، ضعیف هستیم و… و هر وقت نیز در ذهنمان این فکر می آید که باید کاری کنیم، به سرعت تصویر یک کار بزرگ در ذهنمان ایجاد می شود که دوست داریم آن را انجام دهیم، اما طبیعی است که احتمالا در آن حالت توان و منابع لازم برای انجام کار بزرگ با آن مشخصاتی که در ذهنمان آمده است را نداریم و موضوع خود به خود منتقی می شود و همین فرایند ما را بیشتر در ضعف فرو می برد.
اما یادمان باشد که بهترین راه این است که دست به کار شویم. شاید این پرسش ایجاد شود که چه کاری انجام دهیم؟ پاسخ این است که؛ هر کاری! هر کاری که می توان انجام داد. قطعا تحرک و فعال بودن از ناامیدی و افسردگی و خمودی بهتر است. یادمان باشد که حرکت های بزرگ از گام های کوچک تشکیل شده اند. هر گام کوچکی قطعا ما را به اندازه همان گام به هدف نزدیک کرده است.
پس تنها و تنها یک گام کوچک و ساده نسبت به گامی بزرگ یا تعداد بسیار زیادی از گام های کوچک، مزایای متعددی دارد. ضمنا برای ما که حس می کنیم توان نداریم و ضعیف هستیم و… زحمتی ندارد و همان یک گام می تواند ما را از حال بد به حال خوب تغییر دهد. هر چند اندک! پس انتخاب ما می تواند انجام یک گام کوچک باشد! و سپس گام های کوچک بعدی!
حتما همه ما کودکان نوپا را دیده ایم که وقتی برای اولین بار میخواهند گام بردارند. چقدر حتی از اینکه یک پا را از زمین بلند کنند و اندکی به جلو بگذارند گاهی وحشت دارند. اما وقتی یک گام کوچک بر میدارند، چه احساس هیجان و قدرتی دارند و این سرآغاز گام های بعدی است. حتی اگر در این بین بارها و بارها به زمین بیفتند. آنها خستگی ناپذیرند. ما چی؟
7. چه چیزهای دیگری؟
خود را با مقیاس ها سنجیده ایم، شمارشگرها را شناسایی کرده ایم، خود را با بازنگری و نقد مثبت تایید کرده ایم و حتی گام کوچک نیز برداشته ایم، حالا در این نقطه قرار داریم که از خودمان بپرسیم؛ چه چیزهای دیگری لازم است؟ از آنها نباید غافل شویم.
چون در این مرحله به آنها نیاز داریم. بازنگری و ارزیابی، همیشه فرصت یافتن چیزهای جدید را که قبلا از آنها غافل بوده ایم و یا به ذهنمان نمی رسید برایمان فراهم می کند. زیرا اکنون در آن نقطه قبلی نیستیم و با سنجش خود، شناخت شمارشگرها، تایید خود و اقدام کوچکی که انجام داده ایم، جلوتر آمده ایم و تغییری ایجاد شده است، اینجا اقتضائات خود را دارد و ما نیز دیگر آن آدم نقطه اول نیستیم.
پس باید از خود بپرسیم؛ توجه به چه چیز دیگری می تواند در این موقعیت مفید باشد؟ در این جا می توانیم عمق و دامنه منابع خود را افزایش دهیم و پیش ران هایی را برای خودمان و تاب آوریمان فراهم کنیم. به این ترتیب اندوخته درونی خود و در نهایت تاب آوریمان را بیشتر و بیشتر می کنیم.
8. چه چیزی بهتر است؟
این ابزار آخر ماست؛ چه چیزی بهتر است؟ و زمانی به کار می رود که برای تفکر، لحظات کوتاه و کمی را در اختیار داریم و ابزاری برای یادگیری سریع ماست. همه این ابزارها وقتی که درون فرایند انجام کار و اقدامات مختلف هستیم، راه های جدیدی را فرا روی ما باز می کنند. به همین دلیل به آنها ابزارهای راه حل محور می گوییم. وقتی از خودمان می پرسیم « چه چیزی از آخرین باری که بررسی کرده ام (دفعه قبل) بهتر شده است؟» می توانیم پیشرفت های اخیرمان و منشاء آن را شناسایی کنیم. این کار به جز اینکه میزان پیشرفت را برایمان نمایان کند، به ما نشان می دهد که چه چیزهایی لازم است و ضمنا چه چیزهای دیگری نیز می تواند به ما کمک کند. زیرا هر چیزی که به تازگی مفید بوده است، ممکن است بیانگر بهترین گام های بعدی ما باشد.
جعبه ابزار تاب آوری ما همواره در دسترس ماست. این ما هستیم که باید از آنها استفاده کنیم. استفاده درست و به موقع از هر ابزاری می تواند ما را به سمت جلو حرکت دهد.
قطعا متوجه شده اید که این جعبه ابزار کجاست؟ آری در درون ماست. فقط در بین انبوهی از دغدغه و مشکل و فکرهای منفی و… گم شده است. باید خانه تکانی کنیم و آنها را بیرون آورده و در دسترس قرار دهیم و خود و دنیایمان را نو کنیم و حرکت کنیم… این مسیر تاب آوری است و ما اکنون در این مسیر گام برمیداریم.
برای مطالعه بیشتر و بهتر درباره تاب آوری می توانید کتاب راهنمای تاب آوری ؛ نوشته جنین والدمن و پاول زد جکسون و ترجمه دکتر فرشید عبدی که توسط «مرکز دانش مدیریت ارتباط با مشتری (مُدام)» منتشر شده است را مطالعه کنید.
اگر فعلا فرصت مطالعه این مقاله را ندارید می توانید فایل PDF آن را برای مطالعه در زمان دیگری دانلود کنی
این مقالات را هم حتما بخوانید:
تاب آوری- بخش اول: تاب آوری؛ لازمه زندگی امروز
وقتی برای اولین بار ترجمه کتاب تاب آوری را که قرار بود آن را ویرایش...
آذر
تاب آوری- بخش دوم: افراد تاب آور؛ سازمان های تاب آور
امروزه زندگی همه ما و به خصوص کسب و کارهایمان دوره ای سخت و جانکاه...
دی
تاب آوری – بخش سوم: ما و تاب آوری
برای آنکه بتوانیم مهارتی هایی مانند تاب آوری را در خودمان ایجاد کنیم و یا...
دی