کتاب چه باشد آنچه خوانندش تفکر سیستمی؟
درباره ی موضوع:
ما در جهانی پیچیده زندگی میکنیم، که با مسائل پیچیدهای هم روبروست. معضلات در هر سطحی وجود دارند. در سطح جهانی؛ همه تغییرات جوی و اقلیمی و افزایش فجایع طبیعی ناشی از آن را حس میکنند….بحرانهای اقتصادی فراگیر شده است…رشد اقتصادی بالا؛ محیط زیست و منابع محدود زمین را با تهدید مواجه کرده است…در سطح کشورها؛ بیکاری، تورم، تخریب محیط زیست، ترافیک و آلودگی، تروریسم و فرقهگرایی در کمین هستند. در سطح سازمانها؛ تأمین مالی، روابط عرضهکنندگان و مشتریان به سادگی سابق نیستند و در سطح فردی، افسردگی، اعتیاد، اضطراب، جامعهگریزی و بیماریهای جسمی نظیر سرطان، زندگی بشر را سخت پیچیده کردهاند. انسانی که طبیعت را مقهور کرده، اکنون با دستکاریهای خود، در خطر طبیعت قرار گرفته است.
اما با وجود تفاوت سطح معضلات، همه ی آنها از سیستم های پیچیده و رفتار آنها نشات میگیرند. پس در اولین گام لازم است فارغ از سطح و موضوع با این سیستمها آشنا شویم، آنها را درک کنیم، در مورد آنها فکر کنیم و از ساده انگاری و راه حلهایی که منجر به بدتر شدن اوضاع میشوند، اجتناب کنیم.
تغییر سطح آگاهی
اینشتین جمله معروفی دارد. او میگوید اگر مسائل را در همان سطحی از آگاهی حل کنید که آن ها را بوجود آوردهاید، به جایی نمیرسید. در این کتاب، اولین هدف، تغییر سطح آگاهی شماست. با زبانی متفاوت آشنا میشوید، زبان علت و معلولهایی که دیگر خطی و تک سببی نیست. به دنیای علیّت حلقوی و مدارهای بسته وارد میشوید. دیگر مقصر جایی بیرون از سیستم نیست، بلکه روابط بین متغیرها حکایت از قصور میکنند، قصور و تباهیهایی که اگر آنها را بشناسیم به سبب خاصیت اهرمی، در جهت عکس به سعادت و سرآمدی میانجامند. این آگاهی، یک مهارت الزامی برای مدیران و سیاستگزاران در سطح جهان است و این اثر، یک کتاب بسیار موثر در ایجاد اولین سطح مهارت، یعنی آگاهی است.
مزایای کتاب
- سادگی زبان
- اجتناب از معادلات و مدلسازی ریاضی و در عین حال بیان دقیق نکات
- پوشش مفاهیم از انواع سیستمها، مدلهای انباشت و جریان تا دامها و الگوهای اساسی و اهرمها
- اشتهار نویسنده در سطح این علم و سایر علوم (به زندگینامه دانلا مدوز مراجعه نمایید)
- داشتن مثالهای گسترده ی از حوادث روزمره
- گستردگی موضوعات از مدیریت تا محیط زیست، سیاست و اقتصاد
- خلاصه های مناسب
- معرفی منابع بیشتر برای مطالعه
مطالعه ی این کتاب میتواند برای عموم مفید باشید و به خصوص اگر مدیر سازمانی هستید که برای موفقیت آن تلاش میکنید یا دغدغهی محیط زیست دارید و یا اقتصاددان وسیاستمدار هستید، این کتاب عمیقاً میتواند سطح درک و توان سیاستگزاری شما را افزایش دهد. تفکر سیستمی بیشک، یک روش موثر حل مسائل پیچیده بوده است و تلاش برای ترویج و بومی کردن آن، کاری بایسته و شایسته است.
اگر یک کارخانه ویران شود اما عقلانیتی که سبب ایجاد آن شده همچنان باقی بماند، آن عقلانیت بدون چون و چرا، کارخانه دیگری را ایجاد خواهد کرد. اگر انقلاب باعث سرنگونی دولتی شود، اما الگوهای فکری سیستماتیک تفکری که آن دولت را پدید آورده، همچنان برقرار باشد، آن الگوها خود را باز تولید خواهند کرد…….صحبت در مورد سیستم ها زیاد است، اما دریغ از درک آنها.
رابرت پیرسیگ، ذن و فن تعمیر موتورسیکلت
Robert Pirsig, Zen and the Art of Motorcycle Maintenance
بخشی از مقدمه این کتاب
از دریچه ی عدسی سیستم
مدیران با مسائل سادهی مستقل از یکدیگر مواجه نیستند، آنها با موقعیتهای در حال تغییر دست و پنجه نرم میکنند، این موقعیتها، سیستمهایی از مسائل دگرگون شونده و مرتبط با هم هستند، من این موقعیتها را معضل مینامم……مدیران؛ مسائل ساده را حل نمیکنند، آنها باید از پَسِ این معضلات برآیند.
راسل ایکاف، نظریه پرداز تحقیق در عملیات
در شروع درس [تحلیل] سیستمها، با خودم یک اسلینکی Slinky یا فنر تنبل میبرم، اگر شما درکودکی سروکاری با آن نداشته اید بهتر است آن را معرفی کنم. فنر تنبل، یک اسباب بازی است. یک فنر دراز و لغزان، که میتواند بالا و پایین بپرد و در دستان شما، از دستی به دست دیگر جلو و عقب برود و یا حتی خودش از پله ها پایین برود.
فنر تنبل را روی کف یکی از دستهایم قرار میدهم و با انگشتهای دست دیگرم از بالا آن را میگیرم، در نیمهی راه به هم میپیچد و من دستم را از زیر آن میکشم، انتهای پایینی فنر میافتد، و پایین آن بالا میآید، و مثل یک یویو بالا و پایین میرود، در حالی که از انگشتان من آویزان و معلق است.
“چه چیزی باعث میشود فنر تنبل بالا و پایین برود؟” این پرسش من از دانشجویان است.
آنها میگویند دستان شما، شما با دست آن را گرفته اید.
حالا جعبه ی فنر تنبل را بر می دارم و همان کاری را میکنم که با فنر کردم و بین دستانم آن را حرکت میدهم. با تمام توانم این کار را میکنم، دستم را از زیر جعبه میکشم، چیزی رخ نمیدهد و جعبه میافتد.
“حالا دوباره میپرسم چه چیزی باعث میشود فنر تنبل بالا و پایین برود؟”
جواب سوال در خود فنر، نهفته است. دستی که با آن سر و کار دارد و آن را میفشارد یا رها میکند، باعث بروز رفتاری میشود که در ساختار فنر پنهان شده است.
این بینش اصلی نظریه ی سیستمهاست.
از وقتی متوجه رابطه ی بین ساختار و رفتار میشویم، درک ما از چگونگی کارکرد سیستمها آغاز میشود و میفهمیم که چرا از خود عملکردی ضعیف بروز میدهند و چگونه میتوانیم سبب بهبود الگوهای رفتاری آنها شویم. همانطور که جهان ما به سرعت تغییر میکند و پیچیده تر میشود، تفکر سیستمی به ما کمک میکند تا توان کنترل و سازگاری با این تغییرات را به دست آوریم و گسترهی انتخابهای وسیع پیش رویمان را ببینیم. این راهی برای تفکر است که به ما در تعیین ریشههای مسأله و دیدن فرصتهای جدید آزادی عمل میدهد.
خوب، اما سیستم چیست؟ سیستم، مجموعه ای است از اجزا —آدمها، یاخته ها، مولکولها و یا چیزهای دیگر —که با هم ارتباط دارند به صورتی که الگوی رفتاری مختص خود را در یک بازهی زمانی تولید کنند. یک سیستم میتواند تحت تاثیر یا فشار یا اعمال قدرت قرار گیرد و یا حتی توسط نیروهای بیرونی هدایت شود. اما پاسخ سیستم به خصلتهای آن سیستم وابسته است و پاسخ سیستم در دنیای واقعی، به ندرت ساده است.
وقتی در مورد فنرهای تنبل صحبت میکنیم، ایده به اندازه ی کافی برای فهمیدن آسان است. اما وقتی که نوبت به صحبت کردن در مورد آدمها، شرکتها، شهرها و یا اقتصادها میرسد، سبب میشود از روشهای قدیمی دست بشوییم و بدعتگذاری کنیم. سیستم، تا حد زیادی در مورد رفتارش گناهکار است! اتّفاق بیرونی سبب فشار ناگهانی میشود و این رفتار را تولید میکند، اما اگر همین مقصر یا اتقاق بیرونی به سیستم متفاوتی اعمال شود، احتمالاً نتیجه ی متفاوتی را رقم خواهد زد.
کمی در مورد پیامدهای این ایده فکر کنیم:
- رهبران سیاسی سبب ایجاد رکود یا رونق اقتصادی نمیشوند، فراز و نشیب در ذاتِ ساختارِ اقتصاد بازار نهفته است.
- رقبا سبب کاهش سهم بازار یک شرکت نمیشوند، ممکن است آنها از مزایای آن استفاده کنند، اما شرکت متضرّر به خاطر سیاستهای تجاری غلط، حداقل خود سبب بخشی از این زیان بوده است.
- کشورهای صادرکنندهی نفت، به تنهایی مسئول افزایش قیمت نفت نیستند. اگر مصرف نفت، قیمتگذاری آن و سیاستهای سرمایهگذاری شرکتهای واردکنندهی نفت، اقتصادهایی را ایجاد نکرده بود که نسبت به اختلال در عرضهی نفت آسیبپذیر باشند، فعالیتهای آنها به تنهایی محرّک افزایش قیمت نفت و بحران اقتصادی نمیشود.
- ویروس آنفولانزا به شما حمله نمیکند، شما شرایطی را پدید میآورید که این ویروس موفق به بیمار کردن شما شود.
- اعتیاد به مواد مخدر، تنها شکست یک فرد نیست و هیچ شخصی، با هیچ نوع سختگیری یا عشقی نمیتواند اعتیاد را و حتی یک معتاد را درمان کند. درمان وقتی انجام میشود، که اعتیاد را به عنوان بخشی از مجموعه عوامل موثر و مسائل اجتماعی در ک کنیم که لازم است به آنها پرداخته شود.
چیزی در مورد موضوعات بالا، ممکن است شما را نگران کند. چیز دیگری هم ممکن است کاملاً بدیهی به نظرتان بیاید. من اختیار را به دست شما میدهم که انتخاب کنید: مقاومت در پذیرش، یا شناخت اصول سیستمی. این دو نوع انتخاب برخاسته از دو تجربهی متفاوت بشری است که هردوی آنها برای همگان آشناست.
از یک سو به ما آموخته شده است که تجزیه و تحلیل کنیم، از توان عقلانیمان استفاده کنیم، دنبال مسیر مستقیم از علت به معلول باشیم، به چیزها به صورت قطعات کوچک و قابل درک نگاه کنیم، مسائل را با اقدام عملی یا کنترل دنیای اطرافمان حل کنیم. این آموزشها، منبع قدرت فردی و اجتماعی است و منجر میشود که رؤسای جمهور و رقبا، اُپک، مواد مخدر و ویروس آنفولانزا را به عنوان علت بروز مسائلمان در نظر بگیریم.
اما از دیگر سو، مدتها قبل از این که به ما تجزیه و تحلیل عقلانی آموخته شود، همهی ما با سیستمهای پیچیده درگیر بودهایم. ما سیستمهای پیچیدهای هستیم—بدنمان، شاهکاری است از پیچیدگی دریکپارچگی، ارتباط متقابل و خود-نگهداری. هر شخصی که با او روبرو میشویم، هر سازمان، هر حیوان، باغ، درخت و جنگل؛ یک سیستم پیچیده است. ما بر اساس شهود و بدون تجزیه و تحلیل ساخته شده ایم، حتی در اکثر اوقات بدون این که یک کلمه در مورد درک کاربردیِ چگونگی کار این سیستمها و چگونه کارکردن با آنها بدانیم، با آنها کار میکنیم.
نظریه ی مدرن سیستمی، در حالی که درگیرِ کامپیوترها و معادلات ریاضی است، این واقعیت را پنهان میکند که حقایقی را مصادره کرده که همه تا حدی آنها را میدانند. بنابراین ترجمهی مستقیم از زبان نامفهوم اصطلاحات سیستمها به عقل سلیم اغلب اوقات میسر است:
به سبب تأخیری که بازخورد در سیستمهای پیچیده ایجاد می کند، در زمانی که مسأله خود را آشکار میکند، ممکن است به شکل غیر لازمی، حل کردن آن مشکل باشد.
—پیشگیری یا اقدام اصلاحی به موقع، از صدها درمان بهتر است.
بر اساس اصل حذف رقیب، اگر یک حلقه بازخورد تقویتی، به برنده یک رقابت، منابع پیروزی بخش در رقابتهای دیگر را پاداش دهد، نتیجهی آن حذف تقریباً همهی رقبا خواهد بود.
—به کسی که دارد، بیشتر داده خواهد شد و کسی هم که فقیر است حتی از چیزهایی که دیگران به او بدهند گرفته خواهد شد (انجیل مرقس۴:۲۵)
—ثروتمند، ثروتمندتر و فقیر، فقیرتر خواهد شد.
یک سیستم متنوع با راهها و عناصر مازادِ کمکی، در مقایسه با سیستمی دارای تنوع کم، در مقابل شوکهای بیرونی ثبات بیشتر و آسیب پذیری کمتری خواهد داشت.
—همه ی تخم مرغهایت را در یک سبد نگذار.
این کتاب، درباره ی راهی متفاوت برای دیدن و فکر کردن است و برای کسانی است که درباره واژهی “سیستمی” و دانش تجزیه و تحلیل سیستمی بیمناک هستند، هر چند که تفکر سیستمی را در همهی عمر خود به کار بسته باشند. من همچنان از فنی شدن بحث اجتناب میکنم به خاطر این که نشان دهم شما راهی طولانی برای درک سیستمی بدون استفاده از ریاضیات و رایانه باید بپیمایید.
من فارغ البال از نمودارهای ساختار و زمان در این کتاب استفاده کردهام، به این علت که بحث درباره ی سیستمها فقط با استفاده از کلمات، مشکل است. کلمات و جملات باید ناگزیر به گونهای خطی و منطقی فقط یکی یکی بیایند. در حالی که در سیستمها، همه چیز یکباره می ید. آنها به هم ارتباط دارند، اما نه فقط در یک جهت، بلکه از جهتهای متفاوتی به صورت همزمان با هم ارتباط دارند. برای مطرح کردن آنها به شکل مناسب، لازم است تا اندازهای از زبانی استفاده کنیم که بعضی از ویژگیهای مشابه در پدیدههای مورد بحث را به اشتراک گذارد.
تصاویر برای این زبان بهتر از کلمات کار میکنند. به این علت که میتوان تمامی قسمتهای تصویر را به یکباره دید. من به تدریج تصاویر سیستمی را ایجاد خواهم کرد، البته اول از شکلهای سادهتر شروع میکنم. فکر میکنم شما با زبان تصویری بهتر مطالب را درک خواهید کرد.
با مقدمات شروع میکنم: تعریف سیستم، تجزیهی آن به اجزایش (به صورتی تقلیلگرا و غیرِ کلگرا). سپس، اجزاء را دوباره کنار هم میگذارم، تا نشان دهم چگونه آنها با یکدیگر ارتباط متقابل ایجاد میکنند تا سبب ایجاد واحد عملیاتی اصلی سیستم، یعنی حلقهی بازخورد شوند.
سپس، باغ وحش سیستمها را به شما معرفی خواهم کرد—مجموعهای از انواع جالب و متداول سیستمها. شما خواهید دید که این مخلوقات چگونه رفتار میکنند و چرا و کجا، آنها یافته میشوند. با این کار، شما آنها را خواهید شناخت؛ همهی آنها در اطراف شما هستند و یا حتی درونتان.
همراه با تعداد کمی از “حیوانات” این باغ وحش—مجموعه ای از مثالهای خاص—به عنوان یک مبنا، یک قدم به عقب بر میگردم و در مورد این که چرا و چگونه سیستمها به این زیبایی کار میکنند، صحبت خواهم کرد و دلایل غافلگیر و گیج شدن ما توسط سیستمها را بر خواهم شمرد. در مورد این که چرا هر کسی یا هر چیزی درون سیستم می تواند به شکل صحیح و منطقی عمل کند صحبت خواهم کرد، هر چند که تمامی این اقدامات خیرخواهانه و خوب، در اکثر اوقات نتایج کاملاً ناگواری را به دنبال خواهند داشت. و چرا چیزها در اغلب موارد بسیار سریعتر یا آهسته تر از آنچه که همه فکر میکنند، رخ میدهند. و این که چرا ممکن است در حال انجام کاری باشید که همیشه ثمربخش بوده است و ناگهان در حالی که سبب ناامیدی کاملتان شده است کشف میکنید که دیگر انجام این کار بیفایده است. و این که چرا احتمال دارد یک سیستم به شکل ناگهانی و بدون اخطار قبلی، رفتاری از خود بروز دهد که شما هرگز در گذشته آن را مشاهده نکردهاید.
این مباحث ما را به سمت نگریستن بر مسائلی رهنمون خواهند شد که جامعه متفکرین سیستمی به طور معمول حین کارکردن در حیطه های شرکتها و دولتها، اقتصادها و اکوسیستمها، فیزیولوژی و روانشناسی به صورت پی در پی با آنها مواجه میشوند.”این نمونه ی دیگری از تراژدی منابع مشتر ک است”، گفته ای است که ما وقتی آن را می گوییم که در حال بررسی سیستم تخصیص منابع آبی مشترک در میان گروهها یا تخصیص منابع مالی بین مدارس هستیم. یا وقتی از “تنزل اهداف” نام میبریم، در حال بررسی قوانین و مشوقهای کسب و کار مربوط به فناوریهای جدید هستیم که میتوانند به صورت مانع یا کمک، عمل کنند. یا وقتی با “مقاومت در برابر سیاست و راه حل” روبهرو میشویم که در حال بررسی قدرت تصمیمگیری و ماهیت روابط در یک خانواده، اجتماع، و یا یک ملت هستیم. یا ما شاهد “اعتیاد” هستیم—که ممکن است تحت تأثیر عوامل بسیار پیچیدهتری از کافئین، الکل، نیکوتین و نارکوتیکها ایجاد شود.
اندیشمندان سیستمی، ساختارهای رایجی را که رفتارهای خاص تولید میکنند الگوهای اساسیمینامند. وقتی برای اولین بار برای این کتاب برنامهریزی میکردم، آنها را “دام های سیستم” نامیدم. سپس، واژهی “و فرصتها” را به آن اضافه کردم، چون این الگوهای اساسی، مسئول بعضی از متعصبانهترین و بالقوه، خطرناکترین مسائل هستند و در عین حال با آگاهی محدودی از درک سیستمی به وضعیتی مطلوب قابل تبدیل هستند و میتوانند نتایج بسیار مطلوبتری هم تولید کنند.
با این سطح آگاهی از سیستمها، به سمت آنچه من و شما می توانیم برای بازسازی سیستمهایی که درون آنها زندگی میکنیم، انجام دهیم، حرکت خود را آغاز میکنم. ما می توانیم یاد بگیریم که چگونه نقاط اهرمی را در سیستم جستجو کنیم.
در نهایت به نتیجه گیری از مهمترین درسها برای همگان میپردازم. چیزهایی که از خرد به اشتراک گذاشته شدهی اکثر اندیشمندان سیستمی که من می شناسم، برخاسته است. برای آنهایی که میخواهند در مورد تفکر سیستمی، کشفهای بیشتری کنند، پیوست کتاب مفید است. آنها میتوانند واکاوی عمیقتری از موضوعات به کمک خلاصه، منبعشناسی تفکر سیستمی، فهرست خلاصهای از اصول سیستمی و معادلات مدلهای توصیف شده در بخش اول انجام دهند
شناسنامه کتاب
چه باشد آنچه خوانندش تفکر سیستمی؟
نویسنده: دانلا مدوز مترجم: فرشید عبدی، مسعود خرداد
مشخصات ظاهری : قطع وزیری، ۳۰۴ صفحه، مصور، جدول، نمودار
شابک: ۰-۶۲-۲۵۲۲-۹۶۴-۹۷۸
نشر: چالش
فهرست مطالب کتاب
بخش اول: ساختار و رفتار سیستم
فصل یک مفاهیم پایه
فصل دو دیدار کوتاهی از باغ وحش سیستمها
بخش دوم: سیستم ها و ما
فصل سه چرا سیستم ها بسیار خوب کار می کنند؟
فصل چهار چرا سیستم ها ما را غافلگیر می کنند؟
فصل پنج دامهای سیستم و فرصتهای آن
بخش سوم: آفرینش تغییر در سیستم ها و فلسفه مان
فصل شش نقاط اهرمی، جاهایی که باید از طریق آنها در سیستم دخالت کرد
فصل هفت زندگی کردن در دنیایی از سیستم ها
ضمیمه
تعاریف سیستم: فرهنگ لغات
خلاصهای از اصول سیستمی
خنثی کردن دامهای سیستمی
جاهایی که باید از طریق آنها در سیستم دخالت کرد
معادلات مدلها
یاداشتها
کتاب شناسی منابع سیستمی
سپاسگزاریهای ویراستار
درباره نویسنده
معرفی نویسنده
دانلا مدوز(۱۹۴۱-۲۰۰۱)، یک دانشمند و دانشآموختهی شیمی و بیوفیزیک (دکترا از دانشگاه هاروارد) بود. در ادامهی تحصیلات، یک بورس تحصیلی از دانشگاه MIT دریافت کرد. در آنجا او با جی فارستر- مبدع پویاییشناسی سیستمی– کار کرد و عضور تیمی شد که World3، را پدید آوردند. World3، یک مدل رایانه ای جهانی بود که به کشف روابط پویای جمعیت جهان و رشد اقتصادی در یک سیارهی دارای محدودیت منابع میپرداخت. در سال ۱۹۷۲، او نویسندهی اصلی کتاب “محدودیتهای رشد” شد، کتابی که پروژهی مدلسازی World3 را برای آگاهی کلی عموم مردم توصیف میکرد. کتاب به ۲۸ زبان ترجمه و باعث بحث زیادی دربارهی ظرفیت تحمل زمین و تصمیمات انسانی در جهان شد. مدوز، مبادرت به نوشتن ۹ کتاب دیگر درباره مدلسازی سیارهی زمین و توسعهی پایدار کرد و به مدت ۱۵ سال به صورت هفتگی ستونی به نام ” شهروند جهان” را در مورد وضعیت جامعه و ارتباطات پیچیده در جهان مینوشت.
در سال ۱۹۹۱، مدوز به عنوان دانشمندی دارای کرسی استادی در مصرف و محیط زیست شناخته شد و در سال ۱۹۹۴، بورس مک آرتور به او اعطا شد. در سال ۱۹۹۶، او انسیتو پایداری را برای کاربرد تفکر سیستمی و یادگیری سازمانی در اقتصاد، محیط زیست و چالشهای اجتماعی تاسیس کرد.
از سال ۱۹۷۲ تا زمان درگذشتش در سال ۲۰۰۱، مدوز به تدریس در رشته مطالعات محیط زیست در کالج دارتموث میپرداخت.
معرفی مترجم
دکتر فرشید عبدی سالهاست به مدیران ارشد و سازمانها برای استقرار مؤثر سیستم مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) مشاوره میدهد. همچنین در کنفرانسها و سازمانهای معتبری کارگاه برگزار کرده و سخنرانی کرده است. بهعنوان استاد دانشگاه و مشاور، ۲۷سال سابقه کار دارد و تاکنون ۳۰ کتاب و نزدیک به ۱۰۰ مقاله توسط وی منتشرشده است. او مؤسس «مرکز دانش مدیریت ارتباط با مشتری (مُدام)» مرجع تخصصی رویکرد مشتریگرایی در ایران است.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.