در این درس می خواهیم به بررسی مدل های متداول CRM بپردازیم.
در ابتدا لازم است که بدانید مدل های CRM در موضوعات زیر می تواند به شما کمک کند:
- شناختن اجزای CRM
- شناختن فرآیندهای CRM
- تأثیر اجرای CRM در سازمان
- ترسیم نقشه راه و برنامه ریزی
- دادن تصویر کامل
- ارزیابی آمادگی سازمان
- ممیزی سطح بلوغ مشتری گرایی
- تشخیص مشکلات سازمان در ارتباط با مشتری
متداول ترین مدلهای CRM
پنج مورد از متداولترین مدل های CRM عبارتند از:
- مدل IDIC
- مدل QCI
- مدل 5 فرآیندی Payne and Frow
- مدل بلوغ Gartner
- مدل زنجیره ارزش CRM
مدلهای CRM به ما کمک میکند تا متوجه بشیم CRM چه چیزی هست؟
همانطور که در درس های قبل گفته شد CRM یک استراتژی برای کسب و کار است که فرآیندهای داخلی را با شبکه خارجی یکپارچه میکند. ارزش برای مشتری ایجاد میکند تا نیازهایش را برطرف کند. از طریق این ارزش و ارتباطات به روابط بلندمدت و سودمند میرسد. و این کار را از طریق داده ها و فناوری اطلاعات انجام میدهد.
حال سوال این است که چگونه باید این کار را انجام داد؟ لازم است توجه داشته باشید که مدلهای CRM مدلهای جامع (comprehensive) هستند. و در ابعاد کل شرکت (Enterprise) اجرا می شوند و در ضمن به ما می گویند که CRM در ابعاد شرکت چه تأثیری میگذارد و فرآیندهای CRM را به ما معرفی کند.
تأثیر اجرای CRM در سازمان
حداقل تأثیر اجرای CRM اولین نقطهای که احساس میکنیم CRM اجرا شده است. به این معنی که اثر آن را در بخشهای مختلف سازمان از جمله بخشهای فروش، بازاریابی، خدمات پس از فروش، تحلیل داده ها و … مشاهده بشه و منجر به افزایش فروش، کاهش نرخ ریزش، کمتر شدن شکایات و افزایش رضایت مشتریان و … شود.
مدلهای CRM برای اجرای پروژههای CRM یک نقشه راه در اختیار ما قرار میدهد. یعنی یک تصویر کامل در اختیار ما قرار می دهد و ما با استفاده از آن متوجه می شویم که کدام قسمتهای شرکت برای اجرای پروژه CRM آمادگی دارد.
به عنوان مثال مشخص می کند که بخش IT آماده است و فرآیندها آماده نیست. در واقع مدلهای CRM به ما کمک میکند تا متوجه بشویم که سازمان ما در چه سطحی از بلوغ است؟ کجا هستیم؟ مثلاً هنوز قسمت رسیدگی به شکایات نداریم، هنوز بخش بندی بازار و مشتریان را انجام نداده ایم. با توجه به سطح بلوغ سازمان باید رفتار و فعالیت مناسب به منظور پیادهسازی CRM صورت بگیرد.
مدل IDIC
مدل IDIC توسط آقای پپرز (Peppers) و خانم راجرز (Rogers) طراحی و مطرح شده است. آنها از دههی 90 میلادی با ایده بازاریابی یک به یک (one- to one marketing) مدل خود را ارائه کردهاند. این مدل بیشتر مخصوص متخصصان بازاریابی است.
مغازه داران قدیم همهی مشتریان خود را خیلی خوب میشناختند و از نیازهای آنها آگاه بودند و بسته به سلایق و نیازهای مشتریان خود اقلام و محصولات مورد نیاز را به مغازه خود میآوردند.
ویژگی این گونه سیستمها وجود یک رابطه تک به تک و سفارشی با مشتریان بود. با گذشت زمان فروشگاهها بزرگ شدند، بانکها بزرگ شدند؛ سری دوزی و تولید انبوه افزایش پیدا کرد و مفهوم وفاداری مشتری و ارتباط تک به تک با مشتری دچار مشکل شد و دیگر محصولی متناسب و صد در صد سفارشی برای مشتری ارائه نمیشد.
با پیشرفت های صورت گرفته در حوزه فناوری اطلاعات و پایگاه داده ها و امکان جمع آوری داده ها، پپرز و راجرز به این فکر افتادند که می توانند به زمان بازاریابی تک به تک بازگردند. به این دلیل که اطلاعات همه ی مشتریان را در پایگاه داده داشتند، و میتوانستند سلیقه و نیاز همهی مشتریان را ثبت کنند.
مدل IDIC امکان بازگشت به زمان بازاریابی تک به تک و ایجاد روابط صمیمانه با مشتری را فراهم می کند. در ادامه میپردازیم به توضیح جزئیات مدل IDIC.
عبارت IDIC از حرف اول چهار کلمه Identify، Differentiate، Interact و Customize اقتباس شده است. تصویر شماره 1 را مشاهده کنید.

تصویر شماره 1- مدل IDIC
در ادامه به شرح مراحل مدل پرداخته شده است.
1- تعیین: این مرحله شامل شناخت بازار هدف و مشتری هدف و درک عمیق از مشتریان است. به این معنی باید در اولین مرحله مشتری خود را بشناسید.
2- تمایز: این مرحله شامل تفاوت قائل شدن بین مشتریانی است که در اکنون و آینده بیشترین سود را برای شما دارند
حالا که شناختی میفهمی که مثلاً فلان مشتری، مشتری خوبی است زیاد خرید میکنه، تند تند خرید میکنه و مشتری مهمی است و ارزش بالا دارد. یک سری هم بعداً و در آینده ارزششان بالا میرود.
3- تعامل: این مرحله شامل همراه شدن با مشتری برای اطمینان از درک انتظارات او و نحوه ارتباطش با سایر برندها و رقبا است.
در این مرحله من مشتریام را شناختهام، نیازهایش را هم میدانم. حالا باید در صحنه عمل درست رفتار کنم. باید مثلاً محصول متناسب با سلیقه مشتری بهش ارائه دهم. محدوده فروشگاهم مناسب با مشتری باشد.
به کارکنانم آموزشهای لازم را داده باشم و کامل در مورد محصول آشنایی داشته باشد برای ارائه اطلاعات به مشتری
در مرحله تعامل متوجه میشم که من مشتری را شناختهام، نیازهای مشتری را میدانم و بنابراین باید فرآیندهای متناسب با نیازهای مشتری را ایجاد کنم.
در مرحله تعامل باید به گونه ای با مشتری رفتار کنیم که احساس کارایی و اثربخشی کند. در مورد کارایی برای مثال مشتری یک ساعت در یک سایت به دنبال محصول مورد نظرش نگردد و حس نکند که وقتش تلف شده است. در مورد اثربخشی هم محصول به صورت مناسب و به موقع به دستش برسد.
4- تن دوخت کردن: این مرحله شامل سفارشی کردن و متناسب سازی بر اساس نیاز مشتری به کمک تولید و تکنولوژی و ارتباطات مناسب است. در واقع در این مرحله باید مناسب با نیازهای شما خدمات مناسب و کالای مناسب را ارائه کنم.
این مدل علاوه بر مراحل اصلی، شامل چهار شرط پشتیبان از جمله سازمان (Organization)، فرآیندها (Process)، داده ها و اطلاعات (Information) و تکنولوژی (Technology) است.
مدل QCI (Quality Competitive Index)
دومین مدلی که مورد بررسی قرار میدهیم مدل QCI است. مدل QCI نیز محصول یک شرکت مشاوره است. نویسندگان این مدل ترجیح میدهند مدل خود را به عنوان مدل مدیریت مشتری تشریح کرده، و کلمه «رابطه» را حذف کنند. در قلب این مدل، یک سری فعالیتها وجود دارد که شرکتها به منظور کسب مشتری و حفظ آن باید انجام بدهند. این مدل، افراد را نشان میدهد که فرآیندها را انجام داده و از فناوری در جهت کمک به آن فعالیتها استفاده میکنند. شما میتوانید این مدل را در تصویر شماره 2 مشاهده کنید

تصویر شماره 2- مدل QCI
این مدل شامل یک سری فعالیتهای مربوط به کارمندان، افراد و سازمان، و همچنین فناوری است.
براساس این مدل، روابط همراه با محیط خارجی مراحلی را طی میکنند. زیرا زمانی که مشتری میخواهد فرآیند فروش را آغاز کند و یا میخواهد با سازمان تعامل کند، محیط خارجی به شکل مستقیم بر تجربه مشتری (customer experience) تأثیر میگذارد. محیط خارجی بر فرآیند برنامهریزی (planning process) سازمانها نیز تأثیر میگذارد.
اکنون، همانگونه که در شکل قابل مشاهده است، تجربه مشتری بر سه فعالیت بعدی تأثیر میگذارد: پیشنهاد به مشتری (proposition) ، مدیریت مشتری، و اندازه گیری.
پیشنهاد مشتری به معنای آنچه است که شرکت در برابر قیمت به مشتری ارائه خواهد کرد.
مدیریت مشتری، فرآیند جذب مشتریان است، که با هدفگیری، گفتگو و فروش آغاز شده، و با حفظ مشتری یا بازگرداندن مشتری (win back) خاتمه مییابد.
فعالیت مدیریت مشتری بر تجربه مشتری تأثیر میگذارد، که نحوه دستیابی یک شرکت به مشتری، حفظ آن، و همچنین نفوذ در آن است. در نهایت، فرآیند اندازه گیری نیز بر تجربه مشتری تأثیر میگذارد. افراد و سازمان با فرآیند برنامه ریزی، پیشنهاد مشتری، فعالیت مدیریت مشتری و اندازه گیری در ارتباط هستند. زیرا CRM (مدیریت ارتباط با مشتری) از افراد شروع به کار کرده، و با افراد خاتمه مییابد. زیرساخت (infrastructure ) از جنبه فناوری، اطلاعات مشتری و مدیریت فرآیند با سازمان در ارتباط است. نکته مهم عبارت است از اینکه هر فعالیت، افراد، سازمان، فرآیند و فناوری، تأثیر دوگانهای داشته، و وابسته بهم میباشند.
مدل فرآیند پنج مرحله ای Payne & Frow
هشتاد و هفت درصد مشتریان تصور میکنند که برندها باید تلاش بیشتری را صرف فراهم آوردن یک تجربه سازگار و نامتناقض (consistent) کنند. مدل فرآیند پنج مرحله ای Payne & Frow تضمین میکند که در نتیجه فرآیند سوم (فرآیند یکپارچه سازی چند کانالی)، تجربه مشتری در سراسر همه بخشها (نه فقط بخش فروش)، سازگار و نامتناقض است.
در ادامه به توضیح این مدل پرداخته می شود. این مدل در تصویر شماره 3 ارائه شده است.

تصویر شماره 3- مدل فرآیند پنج مرحله ای Payne & Frow
پنج فرآیند این مدل به صورت زیر دسته بندی میشوند:
- تدوین استراتژی: این فرآیند که به دو استراتژی تقسیم شده است: استراتژی کسب و کار و استراتژی مشتری. ابتدا استراتژی کسب و کار، تعیین چشمانداز محصول / خدمات شما، و نحوه رقابت در صنعت را بررسی میکند. استراتژی مشتری بدان معنا است که شما مشخصات مشتریان فعلی و بالقوه خود را مشخص میکنید.
- خلق ارزش: این فرآیند، ارزشی را که مشتریان برای کسب و کار شما به ارمغان میآورند، و همچنین ارزشی را که شما برای مشتریان خود به ارمغان میآورید، بررسی میکند. براساس این اطلاعات، می توانید ارزش پیشنهادی به مشتری را خلق کنید.
- یکپارچه سازی کانال های چندگانه: در این فرآیند، هر بخش با یکدیگر همکاری میکند. زمانی که همه بخشها (مانند بازاریابی، فروش و پشتیبانی) در یک صفحه قرار داشته، و ارزشی را که شرکت شما روی میز میآورد، درک میکنند، مشتریان شما، تجربه یکپارچه و منسجمی دریافت خواهند کرد.
- ارزیابی عملکرد: نحوه کارکرد ارزش پیشنهادی خود را تجزیه و تحلیل کنید. آیا درآمد افزایش مییابد؟ آیا مشتریان شما خرسند و راضی هستند؟ آیا نمایندگان شما با مشتریان در تعامل هستند؟ با بخشهای مختلف؟
- مدیریت اطلاعات: این فرآیند که “مخزن دادهها” نیز نامیده میشود، از سایر فرآیندها پشتیبانی کرده، و شامل سیستمهای فناوری اطلاعات، ابزارهای تجزیه و تحلیل، برنامههای کاربردی گردانندگان سازمان، و برنامههای کاربردی پشتیبانی است.
مدل بلوغ Gartner
این مدل تولید شرکت Gartner است. Gartner یک شرکت تحقیقاتی و مشاوره فناوری اطلاعات پیشرو است که حدود 1450 تحلیل گر تحقیقاتی و مشاور در 85 کشور دارد و دارای جایگاه مهمی در تحقیقات CRM است. در تصویر شماره 4 مدل بلوغ CRM گارتنر ارائه شده است.

تصویر شماره 4- مدل بلوغ گارتتر
این مدل پیشنهاد می کند که شرکت ها برای موفقیت CRM به شایستگی در هشت حوزه نیاز دارند. این حوزه ها شامل چشم انداز CRM، توسعه استراتژی های CRM، طراحی تجربیات ارزشمند مشتری، تعامل درون سازمانی و فراسازمانی، مدیریت دوره عمر مشتری، مدیریت اطلاعات، پیاده سازی فناوری و تدوین معیارهای نشان گر موفقیت یا شکست CRM، می شوند.
زنجیره ارزش CRM
مدل فرانسیس باتل که در تصویر شماره 5 نشان داده شده است، از پنج مرحله اصلی و چهار شرط پشتیبان تشکیل شده است که به هدف نهایی ارتقای سودآوری مشتری سوق داده میشود. مراحل اصلی شامل مدیریت مجموعه مشتریان، ارتباط نزدیک و شناخت دقیق مشتری، توسعه شبکه، خلق ارزش برای مشتریان و مدیریت دوره عمر مشتری به ترتیب جای داده شده اند تا تضمین شود که یک شرکت با پشتیبانی شبکه تامین کنندگان، شرکا و کارکنان خود پیشنهادهای ارزش را ایجاد و ارائه می کند که منجر به جذب و حفظ مشتریان سودآور می شود. شرایط پشتیبان رهبری و فرهنگ، داده ها و فناوری اطلاعات، کارکنان و فرآیندها امکان اجرای موثر و کارآمد استراتژی های CRM را فراهم می کند.
